پلیس محافظت نمی کند زنان

اینها اغلب قاب به عنوان اثبات این که پلیس است "شکسته" اما دوباره می پذیرد قضیه از این پلیس را در شرایط خود را. خشونت مبتنی بر جنسیت را فعال کنید و در داخل کیفری-نظام حقوقی است که طراحی و آن را جدا از راه که "جرم" خود تفسیر: racialized, مؤثری, و بیگانه از گسترده تر مشکلات اجتماعی است.

دور از محافظت آن را تحت پوشش "مبارزه با جرم و جنایت" که سیاه, ترانس زنان بومی مستند نشده و زنان فقیر قرار گرفته اند به سیستم از خشونت پلیس که به طور مستمر در معرض آنها را به جنسیتی آسیب در همان زمان به عنوان آن را احاطه کرده و آنها را به حاشیه جامعه. این سیستم self-حفاظت—از آن توطئه برای پنهان کردن این بدان معنی است که از طریق آن بازتولید و خود را توجیه می کند و آن را دشوار است به تصور یک جایگزین برای آن. این اتصال است که برگ های بسیاری از مردم هنگامی که برای اولین بار در مواجهه با لغو و ایده های در مورد پایان از پلیس درخواست: آنچه در مورد متجاوزان? اما وجود دارد یک راه طولانی-آسفالت توسط فمینیست های رادیکال از رنگ و آینده ای که در آن این چرخه خشونت قطع شده است ،

این مشکل در تصور یک پاسخ به خشونت های جنسی فراتر از قانون-نظام حقوقی عجیب و غریب داده است که فقط تا حدودی که به تازگی خشونت مبتنی بر جنسیت به دست می آمد به عنوان یک نوع از جرم و جنایت. در تحقیقات Mimi کیم استاد در دانشکده علوم اجتماعی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لانگ بیچ ضد خشونت خانگی مدافع و عضو تحریک!, یک سازمان رادیکال فمینیست رنگ آثار این تغییر. "در سال 1970 پلیس کاملا بی طرفانه و در مسائل مربوط به خشونت های جنسی و حتی بیشتر از آن خشونت خانگی" او گفت: جمهوری جدید. دومی به صراحت خطاب به عنوان یک "موضوع خانوادگی' در خارج از مرزهای پلیس." آمریکا کانون رسمی توصیه هایی در مورد "حل تعارض و مانند آن رخ می دهد که بین زن و شوهر" برای مثال بودند که پلیس باید در عمل "بدون تکیه بر جنایتکار حمله و یا رفتار آشوبگرانه اساسنامه."

به عنوان بخشی از دستور کار گسترده تر از جنبش زنان فمینیست موج دوم مبارزه را به این "مسائل خانوادگی" به حوزه عمومی و ترکیب آنها را به یک نقد مردسالاری حکم بزرگ. اما آنها دریافتند که چشم انداز سیاسی در اطراف آنها بود و جهش. جزر و مد از نئولیبرالیسم—محافظه کار در واکنش به جنبشهای اجتماعی از 1960s و 70s—رو به افزایش است و با آن آمد یک ژیان اشتها برای انجام دور با امنیت اجتماعی توری بریزید و منابع را به زندان و پلیس. "با رشد حملات خود را علیه آمریکا و دولت رفاه و stigmatizing رفاه گیرندگان آمد افزایش باور است که جرم و جنایت باید تمرکز و از این رو دولتی تلاش های" کیم می نویسد: در یک سال 2018 کاغذ. این بود که در دوران جنگ با مواد مخدر رفاه ملکه و نقطه شروع برای این کشور افزایش نرخ حبس—اساس آشکار و پایدار کمپین خشونت دولتی علیه مردم سیاه و سفید در آمریکا است.

سفید اصلی فمینیستها به دنبال به دست آوردن حمایت مردمی خود را به علت در زمان دمای سیاسی خود لحظه ای و تسلیم به آن است. آنها را "جعلی همکاری با پلیس, قاب تجاوز جنسی و خشونت خانگی به عنوان جنایات و خواستار جرم از این اشکال خشونت به عنوان تنها مشروع پاسخ به خشونت مبتنی بر جنسیت." این زنان کمک کرد از طریق فشار در حال حاضر در همه جا سیاست های مانند "اجباری بازداشت" اساسنامه به موجب آن پلیس ملزم به بازداشت در صورتی که دلیلی برای باور کردن خشونت خانگی رخ داده است. به عنوان تحریک! که در سال 2001 این قوانین تا به حال دقیقا اشتباه تاثیر— "یک کاهش در تعداد ضرب و شتم زنان که کشتن شرکای خود در دفاع اما [no] کاهش در تعداد batterers که کشتن شرکای خود است." عبور از قانون جدید مانند خشونت علیه زنان قانون در سال 1994—بخشی از بیل کلینتون را بدنام جرم لایحه که حاوی ادارات پلیس با کمک های مالی به نام هزاران اضافه شده پلیس در خیابان ها و معرفی بیشتر تنبیهی محکومیت اقدامات بود منادی به عنوان یک پیروزی است. Contrarily یک درک از خشونت مبتنی بر جنسیت به عنوان محدود به خشونت دولتی و گسترده و بی عدالتی های اجتماعی—مسکن ناامنی و فقر و بحران در سلامت روان, همجنسگرا ستیزی و تراجنسی ، —رها شده بود عمده فروشی در سطح سیاست گذاری. این یک تجارت buttressed توسط دولت کلینتون سلطنت ریاضت و فاجعه بار رفاه اصلاحات که جوامع محروم از منابع دولتی در حالی که نقاشی خود را (ضعیف سیاه) ساکنان نهفته جنایتکاران. و مدل از عدالت است که آیا تکیه بر دولت تنها نوع که ممکن است در واقع خدمت به جوامع تحت حمله از همان موسسه بودند پروری به حاشیه.

"در اصلاح طلب قاب ذهن این دستاوردهای شبیه برنده" گفت: کیم. "با این حال در طول زمان به آنها ثابت می شود عمیق ضرر و زیان برای جنبش و فمینیست محکم تر به masculinist بازوی دولت است." جریان اصلی ضد خشونت جنبش فرو رفته در زبان جرم و مجازات بوده است.

نتیجه این شده است به هم پیوسته زمینه خشونت علیه سیاه, مستند نشده بومی و اطلاعرسانی: فردی آسیب در یک طرف و دولت خشونت ، اما با وجود این همدستی جریان اصلی فمینیست برای نیم قرن گذشته رادیکال فمینیستی جوامع ادامه داد: به منظور توسعه بیشتر چارچوب جامع برای مقاومت در برابر این لایه ها از خشونت است. کارگران جنسی به طور خاص شده اند در خط مقدم این پروژه است. در کتاب شورش روسپی: مبارزه برای رابطه جنسی, حقوق کارگرانمالی اسمیت و جونو مک نوشتن "هنگامی که ما فکر می کنم از خشونت پلیس نه تنها به عنوان خشونت دولتی بلکه به عنوان خشونت مردان علیه زنان نمیترساند prosititution می آید را به تمرکز در یک راه جدید است." با آوردن "جرم" به شمای مردسالار ظلم و ستم پلیس از کار جنسی دیده می شود برای آنچه در آن است: در عین حال یکی دیگر از عرصه ای که در آن زنان و جنسیت-nonconforming مردم و دیگران در معرض خشونت است که به دلیل کار خود را این است که ذاتا "جنسیتی." چه چیز دیگری می توانید با ما تماس بگیرید و خود را از دستگیری و تبعید حبس از آزادی مشروط نظر است که تهدید خود را در مسکن و خانواده و تهدید به تجاوز و سوء استفاده در حالی که در بازداشت پلیس و یا در طول دولت-تحریم پلیس "نیش" و عدم حمایت از یک سیستم است که همیشه آنها را درمان به عنوان مستحق چنین نظارت و مجازات ؟ به عنوان همکار من ملیسا Gira اعطای نویسنده بازی فاحشهمی نویسد: "من متوقف پرسیدن" چرا باید ما فحشا غیر قانونی است؟' در عوض من می خواهم یک توضیح برای 'چقدر خشونت علیه "زنان روسپی" ما ساخته شده قابل قبول?'"

قفل شده است و در پارادایم پلیس چقدر خشونت ما به همین ترتیب ساخته شده بوده است ، چقدر خشونت در برابر "بازماندگان" ما ساخته شده بوده است ، آن را از طریق کار گروه جان سالم به در برد و مجازات که سازماندهی به نمایندگی از جرم و زندانی بازماندگان و همچنین به عنوان داستان از بازماندگان خود را که ما می توانید برخی از پاسخ. در سال های اخیر چندین مورد افزایش یافته است به شهرت به عنوان برخی از فاحش ترین نمونه از قربانیان است که خود را مورد آزار و اذیت توسط دولت موارد مانند کسانی که از ماریسا الکساندر—که با آن مواجه 20 سال در زندان پس از شلیک اخطار در سوء استفاده شوهر هنگامی که او را تهدید به کشتن او—نان Hui-Jo—که در تلاش برای فرار به کشور کره پس از تکرار سوء استفاده های شوهرش بود و به جای اتهام ربودن فرزند خود—Eisha عشق—یک ترانس زن که رفت به پلیس گزارش حمله به او و زندگی بود که در آن دستگیر خودش را برای مجروح شدن مهاجم خود را قبل از اینکه زندانی در مردان زندان—و Cyntoia قهوه ای بود که محکوم به بیش از 50 سال زندان در سن 16 سالگی برای عکسبرداری او 43 ساله متجاوز در دفاع از خود. داستان از این زنان و بسیاری دیگر که نام ما هرگز نمی دانیم که بهترین سنتز شده توسط فمینیست فعال بث ریچی در سال 1996 کتاب مجبور به جرم: جنسيت دام افتادن از ضرب و شتم زنان: "موارد ارائه شده در اینجا افراطی هستند نه به این دلیل که زنان خود هستند اما به دلیل درجه ای که زندگی خود را در حال انگ و به حاشیه رانده شده است."