این معضل اخلاقی از پدر و مادر من آرزوی مرگ

این grandparenting وقفه به پایان رسید در روز یادبود. موارد کاهش در Allegheny County برای هفته متوالی در اطراف

توسط MASTERNEWSS در 26 تیر 1399

این grandparenting وقفه به پایان رسید در روز یادبود. موارد کاهش در Allegheny County برای هفته متوالی در اطراف پایان ماه مه و یک شایعه وجود دارد که یک "فاز سبز" محدود بازگشایی قریب الوقوع بود. من می خواهم تا مبارزه با پدر و مادر من در مورد دیدن بچه ها چند هفته قبل از آن اجازه می دهد فضای اجتماعی فاصله جلسات برای یک ساعت یا دو در باغ. من از دست من و خوی پس از ابتلا به مادر من با شکستن قوانین از نامزدی بغل کردن من دو سال و مخفیانه نگاه در من برای دیدن اگر او می خواهم گرفتار شده است. او به نظر می رسید به آن را به عنوان نوعی یکی شدن بیش از من به جای سرنوشت وسوسه انگیز. او گوش و راننده سرشونو تکون دادن که من سعی کردم برای بالا بردن صدای من ما نقش معکوس از دو دهه پیش زمانی که او را از من بگیر با سوخته سوسک در باری شلوارک جیب یا یک بطری ویسکی clanging در اطراف در یک کوله پشتی در راه به یک حزب است.

من خواب نیست خوب است که شب و من فکر می کنم بسیار دیگری برای چند روز آینده. سپس من تلفن را برداشت و به آنها گفت که اگر آنها می خواستند برای دیدن نوه های خود آنها مجاز به انجام این کار. که اگر آنها حاضر به قبول است که این برنامه به طور بالقوه قرار دادن آنها در معرض خطر ابتلا به یک بیماری است که تقریبا قطعا کشتن حداقل یکی از آنها را—در علاوه بر این به دیابت پدر من یک فلج دیافراگم از سال سیگار کشیدن—پس از آن من احساس نمی کند حق متوقف کردن آنها را.

من حتی مطمئن شوید که چرا من آن را انجام داد. هر چند من فکر بسیار دیگری مانند بسیاری از تصمیمات من در طول همه گیر نبود دقیقا عمدی و یا منطقی. آن را به نظر می رسید از غضب بیش از هر چیز دیگری مثل زمان در اوایل انزوای اجتماعی دوره زمانی که من برای اولین بار بسته مخروط بستنی در یک دهه طول یک حمله وحشت در فروشگاه مواد غذایی.

این وضعیت احتمالا نمی خواهد آخرین برای همیشه لطفا برای. اما من خودم خالی از سکنه چقدر هر قطعنامه بستگی به ما پوسیده موسسات برای رسیدگی به آنچه که تبدیل به یک وجودی مشکل است. اجماع به نظر می رسد که ما باید یک واکسن در سال آینده, اما این به دور از تضمین شده و به هر حال هیچ اجماع در آن احتمال اثربخشی. در ضمن این ویروس خشم در ما به عنوان زیرساخت های اجتماعی فرو می ریزد در اطراف آن در نظر گرفتن عوارض آن بر خانواده ها در داخل و خارج از مناطق. با هر نشانه ای از قریب الوقوع سیل میلیون ها نفر از مردم خود را وادار به کار برای جلوگیری از اخراج از میلیون ها بیکار خود رها دولت—من به یاد هائیتی ضرب المثل در مورد سقف چکه کن که هر کس می تواند احمق به جز باران.

اگر ما در حال رفتن به آن را از طریق آن بر ما. هر کس باید از ماسک و شستن دست های خود و ماندن در خانه. اما این غیر ممکن است انتظار می رود هر کس به دنبال کت و شلوار نه تنها به این دلیل که برخی از مردم را تقلب دلایل خودخواه اما از آنجا که ما انسان هستند که به معنای زنده قطع از مردم ما عشق است. وجود دارد نسبتا موثر استدلال هر دو و در برابر من اعطای پدر و مادر من مایل به دیدن این بچه ها و این دلیل اصلی من نبوده است خواب به همان اندازه است. من چگونه می توانم با خودم زندگی می کنند اگر من آنها را انکار خاطرات با نوه های خود را? سپس دوباره, من چگونه می توانم با خودم زندگی می کنند اگر من زیاده روی منجر به یک بیماری است ؟

ما در زمان رانندگی تعطیلات به دلاور سواحل در پایان ماه ژوئن. در حدود همان زمان که ما شروع اجازه می دهد پدر و مادر من برای دیدن بچه ها ما نیز در مواجهه با این تصمیم به لغو یا اجاره ما یا هنوز سفر ما. شاید به دلیل این لحظه ضعف در آورده با چیزهایی که احساس تا حدودی طبیعی برای دوم در پیتسبورگ ما به سختی تا به حال هر coronavirus موارد نسبت به جمعیت ما اندازه اجازه دهید به تنهایی و مرگ—ما در این دوره باقی ماند. من هشدار داد پدر و مادر من در مورد نگرانی های من اما احساس نمی کند حق انکار آنها تعطیلات خود را. آنها می خواهم به دلاور سواحل در ارزان ساحلی, اجاره, از آنجایی که آنها بچه بودند و با وجود افزایش سختی از trudging از طریق شن و ماسه در بازسازی زانو و با پیری پشت, آن را برای آنها مهم است.

ما اقدامات احتیاطی در زمان ، ماسک در جز به اقیانوس بدون تعامل با خانواده های دیگر, هیچ, رستوران ها پخت و پز در خانه. اساسا این سفر بود به یک فرمت از کوچک دایره اجتماعی و کافی انزوا تاکتیک ما می خواهم به اجرا در پیتسبورگ اما با شش ساعت رانندگی در میان است.

هفته همپوشانی با چهارم جولای آخر هفته جزئیات است که ما می خواهم غم انگیز نادیده گرفته شده است. شروع در وسط هفته ما متوجه اتومبیل های بیشتر و بیشتر سر و صدا بیشتر برابر کردن صندلی در ساحل. یک روز به عنوان ساحل رو شلوغ تر من چک با مادر من هر یک ساعت درخواست خود را اگر او می خواست من را به بچه ها به طوری که او می تواند بازگشت به خانه. او کاهش یافته است و نگه داشته و او را دور از مردم در اطراف ما. اگر با پوشیدن یک ماسک و با در نظر گرفتن اقدامات دیگر مانند پوشیدن کمربند ایمنی توسط جمعه آن را به حال تبدیل شدن به طور فزاینده ای روشن است که ما در میان تعداد انگشت شماری از رانندگان با پوشیدن کمربند ایمنی خود را گیر در خط وسط از اتوبان.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن