مغلوب ساختن پیشی جستن فرقه وفادار است به یک ایدئولوژی و نه مرد

مغلوب ساختن پیشی جستن پی در پی درگیری با دستیاران خود را و استقرار جمهوری خواه بوده است یکی از ویژگی های زندگی خود را در سیاست است. رسانه ها با این وجود تمایل به پنهان کردن خود را چگونه درگیری اغلب بیشتر در مورد سبک خلق و خوی و یا ادب از مورد اساسی سیاست اختلافات. Applebaum مقاله با عنوان تاریخ قضاوت خواهد کرد که همدستتمرکز بر انتخاب فردی و شخصیت اخلاقی. او به طور خلاصه اذعان به نقش ایدئولوژی در ثابت قدم حمایت از حزب جمهوری خواه برای مغلوب ساختن پیشی جستن مانند مخالفت با سقط جنین و در عین حال ما را دعوت به در نظر گرفتن شخصی معضلات اخلاقی سیاستمداران باقی می ماند که توسط سمت خود را. در انجام این کار Applebaum به ما یادآوری می کند که چگونه انسان آژانس کمک می کند تا شکل این دوره از تاریخ است. اما او پیشنهاد که رهبران جمهوری خواه را قادر می سازد مغلوب ساختن پیشی جستن "قبول بیگانه ایدئولوژی و یا مجموعه ای از ارزش ها که در تیز درگیری با خود" می افتد کوتاه از واقعیت است. ترک استثنا کنار, چنین به عنوان مسلمان ممنوعیت بسیاری از مغلوب ساختن پیشی جستن دولت سیاست های مدت طولانی است که در قلب این حزب دستور کار از جمله جلوگیری از سقط جنین, لغو قانون مراقبت مقرون به صرفه لغو زیست محیطی و مالی و لابی مقررات.

من شروع به تحقیق ریشه های امریکا قطبش در میان باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری, به عنوان, من به دنبال به درک جنبش حزب چای را مخالفت شدید خود را میانه رو سیاست. در زمانی که همه دیگر دموکراسی های غربی تا به حال مدت طولانی به حال جهانی بهداشت, واکنش در برابر اوباما را نسبتا متوسط اصلاح مراقبت های بهداشتی قابل توجه بود. این تنها نوک کوه یخ. من در بر داشت که آمریکایی ها به طور کلی بیشتر تقسیم از دیگر غربی ها بیش از یک میزبان از مسائل از جمله نابرابری ثروت تغییر آب و هوا, نظریه تکامل, سقط جنین, پیشگیری از بارداری, آموزش های جنسی, گی, حقوق کنترل اسلحه, عدالت کیفری و سیاست خارجی و حقوق بشر است. استثنا مانند تقسیم بیش از مهاجرت در اروپای غربی و یا سقط جنین در ایرلند و لهستان نباید تحت الشعاع چگونه امریکا درجه قطبش استثنایی است.

برخی از دانشمندان علوم سیاسی مانند یعقوب هکر و پل پیرسوننامیده اند به این سوال که آیا این منصفانه است به سرزنش امریکا را تلخ بخش در وجود به همان اندازه همسان افراط گرایان در هر دو طرف از طیف ایدئولوژیک. آن را به عنوان اتفاق می افتد, یک پدیده ای به نام "نامتقارن قطبش" نشان می دهد که جمهوری خواهان تبدیل شده اند به مراتب بیشتر تندرو از حزب دموکرات در دهه های اخیر.

کلید اختلاف نظر بین کارشناسان در مورد اینکه آیا قطبش در میان سیاستمداران و نخبگان و فعالان واقعا نشان دهنده آمریکا به نمایش. تحقیقات من نشان می دهد که یک ارتباط متقابل وجود دارد بین جهان بینی های تندرو رهبران و شهروندان شده اند که در شکل فوق nexus قطبش. آن تاپیک های مرتبط, عجیب و غریب باورها. مدفون در آمریکا و روان آنها span بازگشت به دهه قبل از مغلوب ساختن پیشی جستن در صحنه وارد شدند.

موضوع ضد روشنفکری است که شاید جذاب ترین جنبه های این پیوند از قطبش نور به عنوان آن است که در هم تنیده با عود موضوع است. چرا تهمت و شک و تردید را از آموزش و پرورش واقعیت-رایگان و بلاغت و تحقیر برای کارشناسان به طور گسترده ای به درخواست تجدید نظر به هواداران خود? یک فرض این صفات به سیاسی بدهی. در واقع آنها به اکثریت آمریکایی ها اگر چه اقلیت قابل توجهی به نظر می رسد به آنها را تحسین.

جالب اینجاست که ضد روشنفکری تا حد زیادی ناشی از یک تحسین بعد از تاریخ آمریکا است. به عنوان مورخ ریچارد هافستادر توضیح, تولد, مدرن دموکراسی در ایالات متحده پرورش یک روح مساوات طلبانه درک آموزش و پرورش به عنوان یک نشان از نخبه گرایی. حس مشترک بود و ظاهرا به اندازه کافی برای درک جهان و پول. "به عنوان محبوب دموکراسی به دست آورد قدرت و اعتماد به نفس" هافستادر توصیف "آن را تقویت گسترده اعتقاد به برتری ذاتی بصری folkish حکمت بیش از کشت بیش از حد پیچیده و خود را علاقه مند به آگاهی از literati و به خوبی به انجام است."

ضد روشنفکری تعریف می شود به عنوان یک شک و تردید آموزش و پرورش است که می تواند طیف وسیعی از صرف بی تفاوتی نسبت به دانش به یک کاملا خصومت نسبت به کارشناسان. یکی می بیند خودنمایی از این تظاهرات قدیمی طرز فکر تقریبا هر روز مانند جان بولتون که افشای تهمت فرض فنلاند بود و در داخل روسیه و نمی دانم که بریتانیا دارای سلاح های هسته ای. چنین جهل نشان دهنده مادام العمر incuriosity از یک مرد که تا به حال دسترسی به بهترین آموزش و پرورش پول می توانید خرید.

به طور مشابه, بی شماری از دیگر مقامات منتخب را تبلیغ ضد سبک فکری. "من لازم نیست زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد خودم در مورد اینکه چرا من چیزهایی که" جورج دبلیو بوش tellingly بستری پس از تهاجم عراق به رسمیت شناختن است که رویکرد او بود "بسیار تحلیلی." مانند تهمت, W. مورد اعتماد خود را غرایز روده و او اعلام کرد در همان مصاحبه که او در بر داشت ولادیمیر پوتین قابل اعتماد است. "تاریخ ثابت خواهد کرد که من حق," او اضافه شده. اما همانطور که سوزان Jacoby اشاره کرد در سن آمریکایی بی خردی در فرهنگ نهفته استدوباره نسخه بوش-عصر کتاب "ما به جای تاکید بیش از حد بر شخصیت رئیس جمهور" در هزینه های اجتماعی گسترده تر شرایط.