چگونه ویویان Gornick Reinvigorated سیاسی نوشتن

ویویان Gornick متخصص در روایت شخصی. گاهی اوقات این به این معنی حیله گر خاطرات: او را تحسین ترین کتاب سال 1987 را شدید پیوست, در مورد رابطه او با مادرش و او نشسته پاریس نقد و بررسی's دوم تا کنون "هنر خاطره" مصاحبه در سال 2014. اما بیش از این دوره از زندگی حرفه ای طولانی خود—او در حال حاضر 84—Gornick اعمال شخصی او روش به گزارش نقد ادبی, بیوگرافی و حتی تاریخ شفاهی. در هوای گرم و صمیمی نثر او خطاب سوالات یگانگی خویشتن نوشتن و سیاست از بسیاری از زوایای متناوب سرسخت صداقت با deprecating طنز.

این سال را می بیند انتشار دو نمونه متفاوت از رویکرد او. در مقاله مجموعه کسب و کار ناتمام: یادداشت های یک مزمن Re خواناو retells و reinterprets بسیار از خود او داستان زندگی او فمینیستی بیداری او کشف حرفه او به عنوان یک نویسنده او شروع به روانکاوی او را در آغوش هویت او به عنوان یک "عجیب و غریب زن" به تنهایی زندگی می کنند—با بازبینی آثار مورد علاقه خود را از ادبیات. در او به تازگی درخواست صدور مجدد تاریخ شفاهی عاشقانه از آمریکا کمونیسمبرای اولین بار منتشر شده در سال 1977 این روایات شخصی عادی آمریکا حزب کمونیست اعضای bookended توسط Gornick خود سرخوردگی اول با سوسیالیسم و سپس در سال 1970 با جنبش آزادی زن. در نتیجه یک نوع از خاطرات جمعی از سقوط در عشق با یک جنبش سیاسی از دست دادن ایمان در vindicating قدرت ایدئولوژی.

کسب و کار ناتمام و عاشقانه های یک جفت مناسب از عاشقانه است که به خودی خود یک نمونه از این تغییرات در دریافت کتاب می توانید از طریق در طول زمان است. به طور گسترده ای مورد انتقاد قرار بر ظاهر آن (ایروینگ هاو تلقی آن undisciplined و بد نوشته شده است) و متهم بیش از حد همدردی خوار کمونیست عاشقانه کاهش یافت و از چاپ برای بسیاری از سال است. این کتاب به تازگی یک ارز جدید پیش بینی شده در برش و نیویورکر پروفایل از Gornick و گرمی تایید شده توسط نظریه پرداز سیاسی کوری رابین به عنوان "بهترین کتاب تا کنون نوشته شده است" در مورد زندگی درونی از سوسیالیست در "بهترین کتاب برای درک سوسیالیسم" لیست , New York magazine خرید عمودی. (این زمان های عجیب و غریب.) عاشقانه نگه می دارد تازه درخواست تجدید نظر برای خوانندگان که از سن آمد پس از جنگ سرد در جهان است که در آن سوسیالیسم دهکدهای از دست داد بسیار از آن ننگ و کسی که درک تازگی فوری ارتباط بین ایدئولوژی و درونی زندگی است.

Gornick است بهت زده با این شور و شوق. "من نمی دانم که چرا آنها می خواهند به آن را بخوانید" او به نیویورک در اوایل این سال است. در واقع او تعجب آور انتخاب سوسیالیستی آیکون. هر چند او دلسوز به اشتیاق برای برابری او با شک و تردید از حرکات به دلیل راه آنها را تهدید به سرکوب فرد تفکر و آگاهی است. یکی از اصلی تم در کار بوده است نارسایی عشق و رابطه جنسی به عنوان حاکم بر انگیزه چه در داستان و یا در زندگی است. مرکزی مشاجره از سال 1997 مجموعه ای از مقالات, پایان رمان عشقبود که عشق را به قول "قرار ما در این مرکز از تجربه خود ما" یک توهم است. این "عاشقانه" از کمونیسم است برای Gornick فقط به عنوان گمراه کننده به عنوان, عاشقانه, عشق, فقط به عنوان به احتمال زیاد به فریب و به دام انداختن شما. تنها راه از طریق "درام از خود" نهفته در فرد تلاش اما غم انگیز است که ممکن است.

عاشقانه آغاز می شود با به یاد ماندنی خط "قبل از من می دانستم که من یهودی بود یا دختر من می دانستم که من یک عضو از طبقه کارگر است." متولد در برانکس در سال 1935 Gornick بزرگ شده در یک خانواده از مسافران. پدرش مشغول به کار خسته کننده در یک کارخانه لباس در حالی که مادر او moonlighted به عنوان یک سوسیالیست سخنران پشیمان که خانواده تعهدات او قبل از در حال توسعه مهارت او به عنوان یک سخنران عمومی. به عنوان یک کودک کوچک ویویان nestled در کنار پدرش, گوش دادن "wide-eyed" به "پرشور تبدیل بحث" با دوستان خود. صحبت کردن در مورد آنها سیاست است. "من درک هیچ چیزی از آنچه به آنها گفت:" او به یاد می آورد: "اما من هیجان زده بود فراتر از کلمات با غنای خود را لفاظی های خود را به شدت استدلال ضرورت و اشتیاق در پشت این رودخانه از کلمات است." خود را به فقر مهم نیست که آنها غنی از ایده های. در محدوده Gornick آپارتمان پدر و مادرش دوستان شد و نویسندگان و شاعران و متفکران و نه از رانندگان کامیون دوخت اپراتور دستگاه و لوله کش. ایده کمونیسم اعطا شده به آنها عزت را تکذیب کرد و آنها را با جهان خارج است. آن را نیز به مهاجران یهودی احساس تعلق: آنها شد اعضا از "ملیت بین المللی طبقه کارگر."

در اواسط دهه 1970 Gornick سوار بر صمیمی تاریخ شفاهی از این ارقام است. او به عنوان سفر در سراسر کشور به انجام مصاحبه او آموخته است که کمونیست ها بودند و همیشه مهاجران یهودی. در واقع آنها "به هر نوع آمریکایی: سفید, سیاه, غنی, فقیر یهودی و غیر یهودی آمریکایی متولد خارجی-به دنیا آمد." وجود انواع زیادی به تجارب خود را. اما بالاتر از همه, او علاقه مند بود در رابطه ایدئولوژی به زندگی درونی و چگونه این رابطه به داستان زندگی او جمع آوری شده است. آنچه تا به حال منجر مصاحبه افراد برای پیوستن به حزب ؟ چگونه تا به حال حزب تغییر آنها ؟ چرا که آنها در سمت چپ ؟ او نیز تا به حال یک دستور کار سیاسی است. او عمیقا نا امید تحقیر و dismissiveness که نویسندگان از هر دو سمت راست و چپ از جمله سابق کمونیست ها تبدیل وحشی ضد کمونیست نوشت: در مورد کمونیست آمریکایی است. توسط مستند وجودی جستجو برای معنا و هدف است که وضع در قلب بسیاری از کمونیست ها' تعهد سیاسی او با هدف ایجاد یک دقیقتر پرتره و نشان می دهد که کمونیست ها بودند که مردم بیش از حد به مردم شریف با آستین ، اشتیاق برای عدالت حتی اگر آنها منجر به خطا.

عاشقانه های یک رنگ پرتره در برابر سیاه-و-سفید لفاظی های جنگ سرد و Gornick را ملاحظه انتقادات هیچ چیز مشترکی با طعن حرفه ای ضد کمونیست. هنوز هم او را به تصویر می کشد یک حزب بود که نگران کننده استبدادی. چرا هزاران نفر از آمریکایی ها اغوا شده توسط یک سازمان است که در زمان سفارشات از راه دور مسکو ؟ چرا بسیاری از مردم مایل به عضویت در یک گروه که از اعضای خود را زن و شوهر و یا خواهر و برادر و یا دوستان اگر حزب تلقی آنها نامناسب? که ارسال خواهد یک نویسنده به کار در یک کارخانه برای سال های سال بدون هیچ دلیل خوبی?

برای Gornick جواب دروغ را با کمونیسم توانایی به توضیح است که کل جهان با آن وعده پیشرفت است. کمونیست ایمان به معنای به درد و رنج و هتک ابرو از فقر و استثمار. Gornick است که دلسوز به این دلیل که او می داند زندگی خود را به عنوان یک جستجو برای بیشتر الگوی هر چند او به این نتیجه رسیدند که چنین الگوهای بهتر است به دنبال در هنر از سیاست است. بعد از آن او دیگر بزرگ تم تنهایی و متعلق. مانند عشق کمونیسم به یک خانه از دست داد—حداقل برای مدتی.

عاشقانه سه عمل: falling in love "این زندگی است" و در پایان امر است. حتی افراد بود که در سمت چپ این حزب چندی پیش معمولا تحت شرایط دردناک و کسی که با مته سوراخ کردن دائمی زخم به خاطر ورود آنها به حزب مانند عشق اول و یا مذهبی تبدیل. بسیاری شد کمونیست ها در "عاطفی بی مبالاتی" افسردگی زمانی که ساختارهای قدیمی به نظر می رسید به از هم پاشیده زمانی که مشاغل سنتی به نظر می رسید بی معنی و "به کار برای آینده بود که در مرکز همه چیز است." برای دیدن همه ناگهانی که "در اینجا شما گرسنه و بیکار و آن را تقصیر شما بود" به عنوان یکی از مصاحبه شونده گفته Gornick شد و خود را چیزی شبیه به یک تجلی. (بسیاری از آمریکایی ها من می خواهم استدلال می کنند با داشتن یک شبیه تجلی امروز که کمک می کند تا توضیح دهد که افزایش محبوبیت دموکراتیک سوسیالیسم.)

Gornick است مصاحبه شوندگان توضیح کمونیسم را نجات داد و آنها را از ناامیدی عادت بد پرداخت مخاطره آمیز کار در شرایط بد, عدم وجود امید به آینده. آن را نیز معرفی برخی از آنها به دنبال لذت پیروزی و زندگی فکری یک تحول هدیه را در خود دارد. "به خدا من هرگز احساس رایگان خود را در زندگی من به عنوان من در روز اول زمانی که من کشف مارکس و وجود ذهن خود من در همان زمان می گوید:" یک کارگر کشتارگاه که خود را صرف کاری زانو در خون حیوان و گه. وجود دارد می تواند یک حس پیروزی و قدرت بیش از حد: چند مصاحبه شوندگان توصیف مشارکت خود را در حملات موفق و کار سازماندهی—یکی از مهم ترین دستاوردهای آمریکا حزب کمونیست—به عنوان برجسته از زندگی خود را.

عاشقانه است که به شدت با چاشنی روانکاوی. به عنوان یکی ممکن است انتظار می رود از کسی که نوشت: یک کتاب کامل شدید فایل های پیوستدر مورد او همواره رابطه نزدیک با یک مشکل عشق وسواس بیوه, مادر Gornick است به خصوص علاقه مند در نقش پدر و مادر کودک روابط در تبدیل به کمونیسم. گاهی اوقات آن را تمایل به پشتیبانی کردن طبقه کارگر رنج پدر را به احساس می کنید که درد خود را تا به حال به معنی: خرحمالی روزمره سازماندهی می شود تحمل است به دلیل آن است که اختصاص داده شده به حافظه خود را. برخی از افراد کشیده شده به کمونیسم به دلیل آن را جبران ناکافی پدر و مادر است. در موارد دیگر کمونیست تعهد ناشی از یک فرویدی بیش از فرزندی خود گذشتگی در مورد دختر خوشگل Rothman:

خوشگل بود دختر Max Rothman: cigar-ساز و کمونیست. (این کمونیست زنان و پدران خود را!) حداکثر شبیه تروتسکی تنها بهتر است. حداکثر فکر مانند لنین تنها نه خیلی خوب. شور و شوق از حداکثر عمر کمونیسم بود. شور و شوق دختر خوشگل زندگی حداکثر.

در اینجا ما روبرو می شوند یکی از ضعف های عاشقانه: Gornick اصرار که او درک افراد بهتر از آنها انجام دهد که او می تواند خود را در معرض آگاهی کاذب. "او به سختی می داند" Gornick می نویسد pityingly از Belle "که" ما " از او بیان شده است و اما پدر و خودش. حداکثر و حزب کمونیست که, سوراخ کردن بدن, درخشان جذبه از آن او هرگز بازیابی و که منابع او هرگز کشف. مانند ترزا نفوذ توسط فرشته arrow, دختر خوشگل نفوذ توسط پاپا انقلاب است." بل این است که فریب خورده از این فرصت را به توان در کلمات خود او را; یک ماهرانه تر دهان مورخ ساخته اند می تواند بینش در مورد دختر خوشگل, پدر, مسائل موجود بدون غرقه شدن در چنین دست و پا چلفتی editorializing. در اینجا و جاهای دیگر در عاشقانه, Gornick سرزده رویکرد روایت مرا به یاد سنگین دست روانکاو است که به ارمغان می آورد همه چیز را بی وقفه به فرویدی منو انکار امکان—آزادی—از صحبت کردن در مورد ایده های بزرگ بدون آنها مربوط به ویژگی های دوران کودکی. گاهی اوقات سیگار-ساز فقط یک سیگار برگ و ساز.

عاشقانه نشان می دهد که روانکاوی و تاریخ سیاسی نیست, همیشه خوب مخلوط کنید. این روانکاوی تمرکز بر روی درایوهای تمایل به خالی کردن محتوا از تعهد سیاسی. Gornick نشان می دهد که مارکسیسم بود که کمونیست ها آنچه هلن به پاریس بیداری همه گیر شور و تنظیم در حرکت "شدید ترین آرزوهای, آرزوهای دفن شده در ادراک و فهم خود آرزوهای که سوراخ مرموز در معرض قلب در مركز آن نامنسجم زندگی در درون ما آرزوهای که تا به حال به این نیاز به یک زندگی از معنا است." روابط شخصی قطعا نقش قابل توجهی در تعهد سیاسی و جستجو برای معنای این است که بخش مهمی از داستان اما آن را ناعادلانه به کاهش سیاسی محکومیت به inchoate آرزوهای. هر چند غلط حزب کمونیست ایالات متحده آمریکا ممکن است کمونیسم پیچیده بود ایدئولوژی با ریشه های اساسی در انتقاد از سرمایه داری. علاوه بر پاریس اشتیاق نبود مرموز: او می خواست زیبا ترین زن در جهان است.

در ابتدا کمونیسم به ایده های الهام بخش, هدف, جامعه, رستگاری است. اما Gornick افراد نیز جزئیات همه چیز آنها احساس کمونیسم در زمان از آنها: روابط صمیمی رایگان از حزب نفوذ پیگیری هنری, مشاغل, روزانه, کار مناسب برای استعدادهای خود را انجام ازدواج خود دانش و توانایی به فکر می کنم و صحبت می کنند به طور مستقل. در بسیاری از موارد Gornick پیداست کمونیست پر تب و تاب یک سوراخ در زندگی افرادی که قادر و یا تمایلی به شرکت در عاطفی خود بررسی و بیان است. در اینجا من کمی شک و تردید است. بسیاری از مردم ازدواج با فرد اشتباه و ماندن بیش از حد طولانی در روابط بد و بدون پارتی اجبار بسیاری از مردم با استعداد موفق به درک هنری خود را رویاها و درست خودشناسی نادر است.

اما Gornick باعث می شود یک مورد قانع کننده برای ویژه gruesomeness ناراضی از ازدواج در حزب کمونیست. او سوابق چند بی دست و پا مکالمات که در طی آن یک مرد متاهل توضیح می دهد که چرا آنها را انتخاب و یا آماده شد برای انتخاب حزب و قانونی خود را از همسر; در یک مورد شریک زندگی خود را گوش می دهد متاسفانه در کنار آنها است. بسیاری از افراد متاهل احساس نادیده گرفته شده اما این نادر است که یک سازمان بین المللی به صراحت دستور داده است که غفلت. Gornick اختصاص داده است توجه ویژه ای به زنان نقش تابع در آمریکا حزب کمونیست از جمله در ازدواج است که منجر به از حزب فشار است. همانطور که در اتحاد جماهیر شوروی کمونیست وعده برابری دو جنس بود و زودگذر. چند تا از Gornick افراد رها شده در نهایت کمونیسم برای فمینیسم هر چند Gornick نمی کند این را به عنوان یک لزوما مثبت توسعه; او توضیح می دهد که چگونه یک همسر browbeats شوهرش در مورد تبعیض جنسی فقط به عنوان او یک بار او را عذاب با کمونیست بوده است.

حزب کمونیست نمی قیافه مخالفت اعضای اغلب اخراج برای مخالفت با حزب خط: برای مثال برای انتقاد از این تصمیم به تایید مترقی حزب و نامزد سابق جمهوری جدید ویرایشگر هنری والاس 1948 انتخابات ریاست جمهوری است. دیگران چپ در اعتراض به یک یا یکی دیگر از تصمیمات—ویژه حمایت خود را از مولوتف-ریبن تروپ پیمان—یا تغذیه با stultifying اصطلاحات و استبدادی محیط.

خروج این حزب نمی تواند به شما صرفه جویی از مککارتیسم با این حال و حتی سابق کمونیست ها اغلب خود را در لیست سیاه و عملا بیکار. عاشقانهترین دراماتیک قصه های دوران مک کارتی آمده از سطح متوسط آمریکایی کمونیست ها بودند که دستور داد پس از دستگیری عالی رتبه اعضای, برای رفتن زیر زمین به "در دسترس نیست" در راستای دولت تصفیه. در سال 1951 در لس آنجلس یک کمونیست به نام Nettie دریافت دستورالعمل. "او گفت: خداحافظی به هیچ کس سمت چپ آپارتمان او به عنوان اگر او می تواند بازگشت به آن شب و به سادگی تبخیر به لس آنجلس دود." او زندگی در گمنامی در حال حرکت از یک شهر به دیگری اساسا بی خانمان و زندگی دست به دهان به مدت چهار سال تا زمانی که او گفت که او می تواند به خانه.

تقسیم از حزب آزاد برخی از اعضای سابق به دنبال انواع دیگر معنا و چه Gornick تماس "بیانگری." یکی از Gornick را فصیح ترین افراد است فضل Lange, سابق کمونیستی تبدیل پاتر و لحاف ساز است. لانج توضیح می دهد که چرا او کشیده شد به مارکسیسم و حزب: "عمل درک بود در یک عمل خلقت است. کشف از طریق مواد جدید پس به صحبت می کنند از محتوای پنهان. مارکسیسم بود تبدیل چیزهای جدید رنگ جدید فضا و بافت جدید که به ارمغان آورد به سطح زندگی تا آن زمان پنهان شده." او توضیح می دهد که با گذشت زمان حزب کمونیست بود دیگر موثر چرخ که در آن به چرخش رس از مارکسیسم. او تبدیل به تحت اللفظی رس و چرخ و استفاده واقعی پارچه برای ایجاد کاملأ پیچیده الگو پتو. این برای او یک جایگزین مستقیم برای رضایت از کمونیسم یک طرح جامع شما می توانید نگه دارید در دست شما است.

درست خروج از آمریکا حزب کمونیست پس از خروشچف در سال 1956 سخنرانی اذعان بسیاری از استالین جنایات در حزب کنگره است. به دور از ظلم و ستم و پوچی زندگی در واقع موجود اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا و کمونیست ها آویزان شده بود به یک ایمان کور در استالین و انقلاب بود که انتظار می رود هر روز. در حال حاضر استالین جانشین محکوم شد و بسیاری از آمریکایی کمونیست ها از دست توهمات خود را برای خوب است. بین سال 1956 و 1958 حدود 80 درصد از اعضای چپ حزب.

در 20 سال نزدیک به دو دهه قبل از او نوشت: کتاب Gornick خودش قبلا در حصار پیدا کردن سوسیالیستی توضیحات به طور فزاینده ای نامناسب به کار تفسیر جهان است. او سپس توسط یک دانشجو در کالج شهر جایی که او در حال مطالعه ادبیات. خروشچف گفتار فرستاده او را به خشم. "دیوانه وار نشسته است وجود دارد در مسکو!" او فریاد زد: عمه. "به نام سوسیالیسم!" عمه خود را که باقی مانده است "شدیدا استالین" به نام یک baiter اما Gornick دیدم عمه اش "قوی دهقان چهره خاکستری با غم و اندوه و بقای جهان در درون او و در اطراف او حل در وحشت از سردرگمی بیش از حد بزرگ به تحمل بیش از حد نابودی به در."

Gornick تبدیل به دین از ادبیات بزرگ بلعیدن Melville, مان, ولف و داستایفسکی. پس از ماجراهای عاشقانه—مفصل در کتابها و دو آزمایش ناموفق با ازدواج زندگی Gornick سقوط در عشق در نگاه اول با جنبش آزادی زن که او اختصاص داده شده به پوشش برای صدای روستا. زمانی که فمینیسم شد بیش از حد doctrinaire—بیش از حد مانند حزب کمونیست برای Gornick طعم—او تبدیل به روانکاوی و بازگشت به ادبیات.

این سفر که کسب و کار ناتمام آثار است. مانند داستان عاشقانهآن است که در مورد جستجو برای معنا و تمامیت برای سازه های که می تواند به منظور کثیف زندگی می کند. در کسب و کار ناتمام, Gornick توضیح می دهد که زمانی که او می تواند به یاد داشته باشید کتاب شده اند و او عزیز و همراهان چرا که آنها یک "تلاش برای شکل دادن به inchoate از طریق کلمات" آوردن "محض رهایی از هرج و مرج در سر." ادبیات ارائه می دهد نه تنها لذت اما یک راه "به درک آنچه که من در زندگی و آنچه که من به آن است."

از آغاز Gornick خواندن ادبیات از طریق سیاسی لنز: "من به عنوان خوانده شده تا کنون و تنها به احساس قدرت زندگی با سرمایه L آن را به عنوان آشکار خود را (thrillingly) از طریق شخصیت را در تعامل با کسانی که نیروهای خارجی فراتر از کنترل او." او روزنامه نگاری حرفه ای را آغاز کرد و پس از او با حضور در یک بحث "هنر و سیاست" شامل نمایشنامه نویس LeRoi جونز (بعد Amiri Baraka). نا امید شده توسط جونز iconoclasm او نوشت: او اولین قطعه ای از روزنامه نگاری شخصی یک به صراحت ذهنی اول شخص حساب از این رویداد و از طریق پست آن را به صدای روستاکه در آن منتشر شده است. (روز بودند.) او پیوست این مقاله به عنوان یک نویسنده کارکنان و در آن جدلی تن به نظر می رسید مناسب کامل. اما او به عنوان honed او سبک خودش را به عنوان "ابزار نور" او احساس "رو به رشد نیاز به نگاه به سمت داخل و همچنین بیرون."

جنبش فمینیستی به او اجازه متحد شخصی و سیاسی درونی و بیرونی در راه او تا به حال هرگز قبل از. فمینیسم نیز تبدیل او درک درستی از ادبیات به عنوان او متوجه شد که بسیاری از دوستان از جوانان خود را مورد علاقه و رمان بودند سرند با تبعیض جنسی: "من تو را دیدم برای اولین بار," او می نویسد: "که بسیاری از شخصیت زن در آنها چهره های چوب عاری از گوشت و خون وجود دارد تنها برای خنثی کردن و یا پیشبرد اقبال شخصیت که من فقط و فقط پس از آن متوجه شدم تقریبا همیشه مرد." به عنوان یک زن جوان او را دوست داشت خانه بدوش, غلو Chéri کتاب دیدن کولت به عنوان یک حکیم وقایع از اشتیاق. اما در بعد rereadings او آمد به مشاهده کولت به عنوان یک بیهوده کاری بیبهره از بینش به استفاده از عشق به عنوان یک پادزهر برای آنومی. خواندن D. H. لارنس و پسران و عشاق زمانی که او 20 بود او با شناسایی مریم کشاورز دختر که با مشغول بودن مورد نظر است. او در اواسط سی سالگی Gornick با شناسایی این رمان قهرمان, پل مورل که آیا تمایل. او آموخته بود به تشخیص خودش به عنوان قهرمان داستان از خود داستان زندگی.

در طول زمان فمینیستی, درون گرایی به رهبری Gornick به "یک unimagined جهان درونی ... یکی مجهز به خود تئوری قوانین و زبان است." او وارد روانکاوی فاز از تلاش مادام العمر برای سفارش. بر خلاف برخی از مصاحبه شوندگان در عاشقانه هایاو به این نتیجه رسیدند که این ترفند پیدا شد سوال درست نیست ، سفر نه ورود به اهمیت و teleology رفت و از پنجره به بیرون; ازدواج طرح شد مسئله. در حال حاضر او به عنوان بازخوانی رمان مورد علاقه او در بر داشت که "مرکزی درام ... تقریبا همیشه وابسته به perniciousness انسان خود تقسیم کردند." کتاب های خوب هستند که تصور "وجود انسان با شکاف شفا" است که اجازه می دهد خواننده را به تصور کنید که چگونه او ممکن است التیام شکاف در درون خودش است.

در پایان عاشقانه Gornick توضیح می دهد که چگونه آزادی زنان بود برای او اساسا در مورد یک تغییر در آگاهی. "شکستن روانشناسی ما فرض می و موسسات خواهد فرو ریختن. در کوتاه: در امریکا در نیمه دوم قرن بیستم قدرت فمینیسم روشن تحقق است که تغییر اجتماعی بود و بیشتر به تغییر آگاهی از وضع قانون است." امروز این اعلامیه برای تلفن های موبایل عجیب و جالب. یکی از کلیدی نقص از موج دوم فمینیسم بود و شکست آن در کل به دست بگریبان شدن با سوالات مسابقه و کلاس را به طور کامل درک نیروی تثبیت قدرت و به حساب با راه های که در آن مردم در حال محدود مواد و همچنین روحی و روانی نیروهای.

با آن حلقه های متحد المرکز از خود موشکافی کسب و کار ناتمام را نشان می دهد که Gornick تعهد به تغییر آگاهی—بالاتر از همه خود را—تنها شدت یافته ، این است که تا حد زیادی انفرادی پیگیری. یک کلید عبور توصیف او نشئه کشف در سال 1970 از الیزابت کدی استانتون. (او به چاپ کتاب طول زندگینامه مقاله در استانتون در سال 2005.) در "تنهایی خود" یک سال 1892 آدرس تحویل داده زمانی که او پا را از ریاست شورای ملی آمریکایی حق رای انجمن 76 ساله استانتون استدلال می کرد که خلوت بود و قاعده و نه استثنا. زنان نباید وابسته به مردان در بخشی به دلیل "هر كس باید بستگی دارد به طور کامل در خود دارد.... در بلند مدت خسته مارس هر یک پیاده روی به تنهایی."

Gornick به تازگی شروع به تعجب که آیا سرکوب زنان بود انگیزه ترس از تنهایی و فکر کردن در مورد آنچه در آن به معنای رد ازدواج خوب; به زودی او را به قدم به عقب از جنبش زنان. خواندن استانتون را بیان Gornick شد شگفت زده برای دیدن که او خود حس علاج انزوا—حتی از شخص او فمینیست—قبلا بیان تا کاملا. استانتون به او کمک کرد تا درک کنند که قوی ترین دلیل برای "دادن زنان هر وسیله بزرگ شدن خود را در حوزه عمل نهایی solitariness از هر زندگی است." به جستجو برای فرار از تنهایی در سیاست به عنوان کمونیست ها آمریکا کرده بود غلط عنوان شد تلاش برای فرار از تنهایی و از طریق عشق است. روشنگری دراز در تحقق که تنهایی بود و ماهیت انسانی است.

خواندن با هم عاشقانه و کسب و کار ناتمام داستان در مورد حرکت به دور از جمعی و به سمت فرد از عمل به درون نگری از سیاست به هنر است. آنها نیز دچار وسوسه کردن خواننده به سوال برخی از Gornick خود نتیجه گیری. در کسب و کار ناتمام, Gornick مقایسه بازخوانی یک کتاب مهم در اوایل زندگی را به "دروغ گفتن در این تحلیلگر روی نیمکت." دیدن چقدر شما را فراموش کرده ام و یا اشتباه شما می رسند مهم تحقق در مورد شخص شما یک بار بود و شخص شما شده ام. اما ما باید فرض کنیم که خود ما final خواندن صحیح است ؟ در میان یک کار ادبی را بیشتر قابل توجه قدرت, بعد از همه توانایی خود را به نگاه متفاوت با هر خواندن مانند یک دریاچه در طول دوره از یک روز در حال تغییر آب و هوا. Gornick گفت نیویورکر که او را متقاعد به انتشار مجدد رمان او را در برابر قضاوت بهتر. اما اگر جدید خوانندگان جوانتر خوانندگان پیدا عاشقانه قانع کننده و جذاب در حال حرکت است که Gornick به آنها بگویید که آنها در حال اشتباه است ؟

در برابر پس زمینه از یک آبشار ملی و جهانی در شرایط اضطراری Gornick اختصاصی دهه از خود موشکافی به نظر می رسد تقریبا غیر ممکن است لوکس. آمریکایی عاشقانه با کمونیسم یک شکست بود. اما امروز شکاف در خود به نظر می رسد کمتر ناشی از شکاف بین فقیر و غنی و اقتصادی و سیاسی و زیست محیطی را نمی توان در مواجه با تنهایی. Gornick می نویسد که استانتون سخنرانی با طنین انداز است چرا که او احساس "به دام افتاده هر دو در طبیعت و در تاریخ است." نوظهور علاقه عاشقانه صحبت می کند به رشد مشترک تمایل به کار با هم به رها کردن نوع بشر از دام است که در آن در حال حاضر ،