وقتی که دختر من شروع مدرسه در منزل در اوایل سال جاری—یک رشته از کلمات است که حتی در حال حاضر باعث می شود من به مالش چشم من با ناباوری—من را از طریق رفت چیزی شبیه به این مرحله از غم و اندوه فرود در پذیرش تنها پس از یک نبرد طولانی با انکار. چگونه می تواند من حقه بازی یک شغل تمام وقت در حالی که آموزش پنج ساله اصول اولیه خواندن و نوشتن و ریاضی ؟ به نظر می رسید غیر ممکن است پوچ مانند درخواست من را در دو مکان در یک بار.
هنوز تعریف مشخصه coronavirus بحران این است که چگونه به سرعت پوچ می تواند رسیدن به واقعیت است. من و همسرم در حال حاضر جایگزین در مدرسه در منزل وظایف و یک صبح معمولی می رود مثل این: من از خواب بیدار اولیه را دختر من صبحانه و با حداکثر سرعت دویدن از طریق تکالیف ذکر شده است که در گوگل کلاس درس. یک زن و شوهر نوشتن وظایف برخی از رسم چند تمرینات ریاضی یک علم ویدئو—انجام می شود. اسکن صفحات از gangly اسکریپت بر روی آی فون AirDrop آنها را به iMac ها به ابر, پرتاب صفحات به سطل زباله. سپس من ورود به سیستم برای کار و صرف بقیه از صبح غرق در لذت درخشش بی وقفه زمان روی صفحه نمایش. هر چند او شرکت در یک Hangout گوگل با همکلاسی هایش یک تیمارستان از 20 بچه ها به دام افتاده در کوچک جعبه blabbing برای همه و هیچ کس در همان زمان.
آن است که بهترین آموزش دهندگان پول می خرید ؟ هیچ. ما گاهی اوقات تظاهر به تکمیل تکالیف ما نمی توان به زحمت از انجام دهید ؟ بله. (سعی کنید انجام "بدنسازی" در بروکلین آپارتمان.) آن است لجستیکی کابوس من می ترسید? او تنها در مهد کودک, بعد از همه, امان سیل از برگه که باید هولناک زندگی از کودکان و خانواده خود را. مدرسه در منزل تبدیل به یک کار سخت و طاقت فرسا مجزا از دیگر کارهای است که در آن گاهی به یاد من چقدر من را فراموش کرده اند از خود آموزش و پرورش است. (آن مرا شگفت زده می کند که یک بار وجود دارد زمانی که من می دانستم که آنچه در یک لوزی مانند نگاه.)
وجود دارد یک جنبه از قرنطینه آموزش و پرورش این است که آیا به من علاقه—که در واقع تبدیل شدن به چیزی از شیفتگی. آن است که 20 تا 30 دقیقه کنار هر روز به او میآموزد که چگونه به خواندن.